- سفر گذار
- آژانس مسافرتی
معنی سفر گذار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه با چابکی و مهارت کار می کند، آنکه خوب از عهدۀ کار برمی آید، کاربر، مامور دولت، نوکر، خدمتگذار
ترک کردن از دست دادن، مضایقه کردن کوتاهی کردن
کار گذارنده آنکه باسانی و جلدی و نیکی کار ها را انجام دهد کار بر
کسی که در انجام کاری کوتاهی و اهمال می کند
فروگذار کردن: کنایه از مضایقه کردن، کوتاهی کردن
فروگذار کردن: کنایه از مضایقه کردن، کوتاهی کردن
سر کوچه، کوی، محله